کوله بار ، صفحه شخصی محسن باقری نصرآبادی

یادداشت ها ، تحلیل ها و تجربیات شخصی محسن باقری

کوله بار ، صفحه شخصی محسن باقری نصرآبادی

یادداشت ها ، تحلیل ها و تجربیات شخصی محسن باقری

کارآفرینی اجتماعی در ابتدای راه!

 کارآفرینی اجتماعی هرچند که در فرهنگ ملی و دینی ما ریشه داشته است اما ادبیات علمی آن به تازگی وارد کشور شده است. برخلاف کارآفرینی اقتصادی و تجاری که هدف آن کسب سود بیشتر و منفعت فردی است، در کارآفرینی اجتماعی تامین نیازهای اجتماعی و نیازهای اولیه انسانی، حل مسائل عمومی و تحقق ماموریت های اجتماعی دارای اولویت است. کارآفرینی اجتماعی سازمان یا نهادی است که نقش عامل تغییر را در اجتماع  بازی می کند. به عبارت دیگر نوآوری را در جهت تحقق ماموریت اجتماعی و خلق ارزش شکل می­دهد. (بررسی نظریه ها و مدل های کارآفرینی اجتماعی، سید حسین ابطحی) علی القاعده این سازمان ها با جامعه خود بسیار مرتبط هستند و متناسب با بستر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه خود شکل می گیرند و رشد می کنند. نمونه های از این سنخ در کشور و در منطقه ما کم نیست هرچند که لازم است بیشتر شده و قوت یابند. برای تبیین بیشتر دوباره به مدل ارباب تفضلی اشاره می کنم. شاید بتوان گفت که اوج گیری کار او در کارخانه ریسندگی کاشان بود. ریسندگی صنعتی است که هرچند مولود مدرنیته است اما با زمینه های اقتصادی مردم این دیار گره خورده است. کار بزرگ ارباب تفضلی این بود که این مولود غریب را با فرهنگ ایرانی- اسلامی آشنا کرده و رشد داد. آسیب های آن را کنترل کرد. جامعه خودش را از برکت این نورسیده سرریز کرد. سبکی جدید را برای توسعه صنعتی شکل داد که متاسفانه ناشناخته مانده و کمتر به آن پرداخته شده است.

از صنعت نساجی تا سایپا کاشان

بعد از ارباب تفضلی دیری نپایید که صنعت نساجی کاشان که ثمره سال ها رنج کشیدن بود، از دست رفت. البته شاید بگویید ریسندگی در دنیا یک صنعت کم سود و پرهزینه است و بهتر بود که عطایش را به لقایش ببخشیم! مهم نیست. این هم یک صنعت در کنار بقیه صنایع است. اما سبک کارآفرینی ارباب بسیار گرانبها و کمیاب بوده است و البته کاشان میراث دار خوبی برای آن نبوده است. محصول و ثمره کارآفرینی اجتماعی نیاز به وارثانی دارد که درد و غم این خاک را تحمل کرده و از مردم بیگانه نباشند. و الا نتیجه همان می شود که  چندین هزار خانواده با مرگ ارباب به تدریج بی سرپرست می شوند. اما این همه ماجرا نیست. حالا صنعت خودرو جایگزین نساجی شده و به بزرگترین صنعت کاشان تبدیل شده است. صنعت خودرو باعث اشتغال چندین هزار نفر از جوانان شده و فرصت نسبتا خوبی را برای متخصصان کاشان در این حوزه فراهم کرده است. اما با نگاه کارآفرینی اجتماعی و در مقایسه با نساجی بسیار قابل نقد است. مزیت نداشتن این صنعت از جهت اقتصادی برای کشور، عاری بودن از قوت های یک کارآفرینی واقعی، ارتباط نداشتن این صنعت با زمینه های اجتماعی و اقتصادی مردم منطقه، عدم بهره گیری از منافع این صنعت برای توسعه کاشان، فقدان ارتباط مسئولین این شرکت با بدنه اجتماعی مردم، عدم پیگیری ماموریت های اجتماعی و صرف توجه به منفعت اقتصادی. البته بسط این مورد خاص در این سطور نمی گنجد و بیان این چند نکته به جهت تخریب این صنعت نیست. از آن جهت که هر چیزی با ضد خودش شناخته می شود،‌ بیان نقدهای این صنعت آن هم در شهر اصیلی مثل کاشان بی ثمر نیست.  

محسن باقری
۱۷ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پدرم این گونه بود!

داشتم با یکی از دوستان صمیمی خودم از یکی از کوچه های قدیمی کاشان عبور می کردم. به محله ای رسیدیم که در آن مسجد، مدرسه، درمانگاه و بازار عناصر اصلی آن را شکل داده بود. صحبت از این شد که چگونه از انسجام و همگرایی عناصر یک محله هویت مردم شکل می گیرد. ارزش ها خلق می شود. قرار نیست در مورد محله بنویسم.  بی تردید در محله افراد اثرگذار مختلفی نقش آفرینی کرده اند تا این محیط شکل گرفته است. اما به ندرت از یک نفر سخن به میان آمده است و از وسعت همت او. هر چند در پساذهن ما آشنا است.  و به قدری با فرهنگ ما گره خورده که کمتر به آن توجه می کنیم.  

آشنای غریب

کارافرین به گوش شما آشناست و در عین حال با ابهام همراه است. در زندگی خود به احتمال زیاد کارآفرین­های زیادی را دیده اید. تصور شما از او یک سرمایه دار مرفهی است که به فکر نان خود است!  کارافرین هر چند شق القمر می کند ولی از آسمان پایین نیفتاده است. در همین نزدیکی بین ما زندگی کرده. لزوما تحصیلات دانشگاهی ندارد. نه اینکه تحصیلات دانشگاهی در رشد کارآفرین بی تاثیر است. کاری که او می کند این است که با چشمانی تیزبین فرصت ها را شناسایی کرده و از حداقل ابزاری که دارد برای  شکار آنها اقدام می کند. اقدامی که هم همت بلند می خواهد هم دلی بزرگ. به قولی دیگر ریسک پذیری و خلاقیت را در هم آمیخته است. همه کارافرین ها به فکر نان شب خود نیستند. رشد اقتصادی را برای منفعت شخصی دنبال نمی کنند. از قضا دغدغه های اجتماعی آنها را به این وادی پرخطر کشانده است. این کارآفرین در کنار پول و ثروت، ارزشهای اجتماعی را خلق و تقویت می کند. به طوری که تا سال ها پس از خود هم چرخ کارخانه اش می چرخد و هم بازار فضیلت ها را رونق می دهد. برای اینکه سابقه این سبک کارآفرینی را در کاشان اثبات کنم به یک مورد عینی اشاره می کنم. بهترین دلیل برای اثبات چیزی وقوع آن است. کسی که به چاپ کتیبه های اشعار محتشم در تیراژ بالا پرداخت. مقبره او را مرمت کرد. مساجد و حسینیه های کاشان را آباد کرد. به توسعه برخی زیرساخت های پزشکی مثل مراکز رادیولوژی و سی سی یو مبادرت کرد. از ایتام دستگیری کرد و در نهایت صنعت نساجی را خلق کرده و چندین هزار خانواده را از سفره کریمانه خودش متنعم کرد. ارباب حسن تفضلی کارآفرینی است که بزرگواری و کرامت را از امام حسن به ارث برده بود. مهمتر از خدمات او که گوشه ای از آن بیان شد سبک کارآفرینی خاصی بود که باعث شد ارزشهایی مثل کرامت، خدت به خلق و ساده زیستی شرافت و اهمیت پیدا کند. سبکی که امروز کارآفرینی اجتماعی نامیده می شود.

محسن باقری
۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

به بهانه شروع انتظار برای دو ماه!!!

هرچه میگذرد آدم اهمیت وعمق سخن بزرگان را بهتر و عمیق تر درک می کند. اگر پنجاه سال قبل کسی میگفت محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است، شاید کسی نمی فهمید یعنی چی؟ می گفتیم خوب محرم و صفر صرفا مراسم های  عزاداری درگوشه و کنار برگزار می شود. همین . ولی امروز همه می دانیم که از سر سفره محرم و صفر انقلاب اسلامی پیروز شد. از قِبل امام حسین فتنه 88 خاموش شد. از حرارت امام حسین هنوز هم در بحرین و سوریه خون بر شمشیر پیروز است.  از قِبل امام حسین بسیار اتفاق های بزرگ دیگر  به ثمر خواهد رسید.

حرکت بزرگ شیعیان در اربعین حسینی آغاز آن اتفاق بزرگ است و بدون شک اثر حرارتی است که از سیدالشهدا در قلوب مومنین وجود دارد. سیل عظیم انسان های عاشقی که از اقصی نقاط عالم برای زیارت خود را به کربلا می رسانند قطعا تفاوت هایی زیادی با یکدیگر دارند. در فکر،‌ آداب و رسوم، زبان، و... اما در یک چیز مشترک اند. اشتراکی که بسان ریسمانی پولادی آنها را دورهم قرار داده و انسجام بخشیده است. و آن شور و شعور حسینی است. کسی که در این مسیر به زائر حسین خدمت می کند برایش مهم نیست که به چه آدمی خدمت می کند. پیر، جوان،‌زن،‌مرد، عرب، عجم. حتی اینکه طرفدار کدام دسته و حزب سیاسی است مهم نیست. و از آن مهمتر شیعه یا سنی بودن برای خادم مهم نیست. مهم این است که زائر حسین باشی!

 

از سختی راه در هراس نباید بود. مگر همه تلاش ها برای چیست؟ قرار است به کجا برسیم؟ مگر از آرمان سیدالشهدا بالاتر وجود دارد؟ مگر نه این است که دولت ها میلیون ها و میلیاردها تومان خرج می کنند تا در عرصه فرهنگ گامی کوچک بردارند. مگر نه این است که همه آن هزینه ها برای رشد و تربیت فرهنگ و سبک زندگی مردم است؟ منصفانه بنگریم. چقدر به نتیجه رسیده است؟ آقایان خودتان را به زحمت نیاندازید! همگی در پیاده روی اربعین سیدالشهدا شرکت کنید! خدا به بهانه حسین بن علی مسیر انسانیت را تسهیل کرده است.

 

محسن باقری
۲۱ دی ۹۲ ، ۱۵:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



اورانیوم بیست درصد را برای کارهای صنعتی، تاسیساتی و پزشکی نیاز داشتیم
هر چه کردیم ندادند
گفتیم خودمـــان می سازیم
در جلسه ی مذاکره همه خندیدند
بعد از مذاکره، جلسه ای با بعضی از دانشمندان هسته ای تشکیل داده شد
همه می گفتند غیرقابل دستیابی است و فرمولش تنها در اختیار آمریکاست
اما کاری بود که می بایست می شد
چک سفید امضا دادند به دکتر شهریاری و با اصرار بسیار...
بعد از مدتی در خبرها پیچید که ایران غنی سازی بیست درصد را انجام داده است

Inline image 1

دکتر شهریـــاری کار خود را کرده بود
چک را اما پس داد
گفت آدم باید در زندگی اش یک کاری بگذارد برای خدا بکند
مدتی بعد تـــرور شد
دیگر بایـــد صدایش می زدیم شهیـــد شهریـــاری
هشتـــم آذر بود انگار
......


چهــــارم آذر است
خبری که در رسانه ها پیچید تعلیق اورانیوم بیست درصد بود
در قبال نگذاشتن تحریم جدید و برداشتن تحریم طلا، خودرو و پتروشیمی
و این یعنی چیزی را که به جان خریده بودند
به نــــانی فروختیم
...
محسن باقری
۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۱:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


 هر کسی که صحبت های رهبری را می خواند و حاشیه ای می زند و تفسیر می کند، به گمان خودش تنها یار و مفسر بیانات  ایشان هم هست. البته نه اینکه تفسیر و تبیین بیانات ایشان اشکالی داشته باشد. خیلی هم خوب است. اما در این کار هم زیاده روی نباید کرد. به حاشیه هم نباید رفت. چون به هر حال چارچوب مفهومی صحبت های ایشان مشخص است. به نظرم بهترین تفسیر صحبت های آقا قرار دادن آنها در کنار سایر بیانات ایشان است. یعنی اگر بخواهیم خوب حرف های ایشان را بفهیم باید توی آن موضوع جستجوی خوبی انجام داد. نه جستجو کردن صرفا با کلیدواژه. بعد همه را در کنار یکدیگر ببینیم. آنگاه متوجه می شویم که فهم این صحبت ها کار شاقی نیست و مثنوی هفتاد من نمی خواهد. تفلسف هم لازم نیست. هر چند باید عمق آن را درک کرد.

یکی از این موضوعات بحث اقتصاد مقاومتی است. خوب در جاهای مختلف مفهوم اقتصاد مقاومتی و الزامات آن توسط ایشان بیان شده است. لازم نیست برخی زمین و آسمان را به هم بدوزند تا مطلوب خود را از اقتصاد مقاومتی ارائه کنند. لطفا کمی همراهی کنید:

محسن باقری
۰۳ آبان ۹۲ ، ۲۲:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیشب خوندن این کتاب تموم شد. اولش که می خواستم شروع به خوندن کنم خیلی فکر می کردم که چرا باید این کتاب را بخونم؟ دلایلی برای خودم آوردم. مهمترینش این بود که می خواستم بدونم وضعیت و فضای اسرا در زندان های عراق چطوری بوده!

توصیفات نویسنده که همان شخصیت اول این کتاب است بسیار دقیق و موشکافانه است. برخی شکنجه ها و سختی هایی که بیان کرده آنقدر مشمئز کننده و وحشتناک بود که چند بار تصمیم گرفتم خوندن کتاب را ادامه ندهم. بدون اغراق میشه گفت که در حد حیوان با اسرا برخورد می کردند. خصوصا اسرایی که مفقود الاثر بودند و صلیب سرخ به آنها دسترسی پیدا نکرده بود. یعنی بعثی ها هیج محدودیتی برای اذیت کردن اونها نداشتند.

اما از طرف دیگر صمیمیت و عشق بین اسرا، برنامه های آموزشی و فرهنگی که برگزار می کردند، هنرمندی ها و ابتکاراتی که بروز می دادند هم طرف دیگری از این ماجراست. اما باز اینها هم همه داستان نیست...

از همه اینها که بگذریم نویسنده در ابتدای کتاب چند جمله کوتاه آورده که بسیار تکان دهنده است و حاکی از بزرگی و روح بلند سید ناصر حسینی است:

این کتاب را تقدیم می کنم به :

گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت.

نمی دانم،‌شاید در جنگ اول خلیج فارس توسط بوش پدر کشته شده باشد.

شاید هم زنده باشد.

مردی که اعمال حاکمانش باعث نفرین ابدی سرزمینش شد.

مردی که مرا سال ها در همشایگی حرم مطهر جدم،‌شکنجه کرد.

مردی که هر وقت اذیتم می کرد، علی جارالله نگهبان شیعه عراقی در گوشه ای می نگریست و می گریست.

شاید اکنون شرمنده باشد.

با عشق فراوان این کتاب را به او تقدیم می کنم.

به خاطر آن همه زیبایی هایی که با اعمالش آفرید.

و آنچه بر من گذشت،‌

جز زیبایی نبود!

و ما رایت الا جمیلا.

محسن باقری
۰۱ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

داشتم روی موضوع کارآفرینی با رویکرد تربیتی جستجو می کردم. سایت های خارجی پر بود از مطالب مختلف. آموزش کارآفرینی هم در سطح مدارس, هم آموزش عالی و هم آموزش آن برای عموم مردم. گمان نمی کردم در داخل کشور هم تا این حد کار شده باشد. اما وقتی دقیق تر جستجو کردم دیدم فضای خوبی به نسبت ایجاد شده است. دانشگاه ها و موسسات فروانی به این حوزه وارد شده اند. خلاصه تبش افتاده !! ولی به هر حال جای کار جدی داره. سایت هایی که در ادامه معرفی کردم عمدتا به آموزش کارآفرینی برای کودکان و نوجوانان پرداخته است.

محسن باقری
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

جلد 21 صحیفه امام را دیروز تموم کردم. خیلی گفته بودند که اگر نمی تونی همه صحیفه را بخونی این جلد را بخون. مطالب مهمی توش هست. خصوصا وصیت نامه امام که شاید بتوان گفت که مهمترین نوشته و یادگار از امام خمینی است. واقعا این صحیفه را وقتی بخونید حسابتون با خیلی چیزهای که امروز در سیاست و مسائل کشور با آن روبرو می شوید مشخص میشه. رهبر انقلاب فرمودند که بیانات و نوشته جات امام جزء محکمات انقلاب است. یعنی بر سر صحبت های امام چونه زنی نباید کرد. جز مطالب لایتغیر انقلاب همین مطالب است.

ناگفته نمونه که صحیفه امام به صورت خلاصه آماده شده. هر جلد صحیفه در قالب کتابچه­ای کمتر از 100 صفحه توسط بچه های بسیج دانشگاه امام صادق تهیه شده و با طراحی زیبا ارائه شده است. اسم این مجموعه را گذاشتن صحیفه آفتاب.

محسن باقری
۲۷ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کدام امان نامه؟!!!
بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات(ریاست جمهوری 92) مدام عده ای دارند میگویند که:
 مردم امان نامه را پذیرفتند!
  به مالک بگویید از پشت خیمه معاویه برگردد!
 شهر سقوط کرد!
 گفتمان مقاومت انقلاب شکست خورد!
 مردم به گفتمان سازش رای دادند!
به نظرم این تحلیل ها  غلط است. همان طور که عده ای گفتند امروز در شرایط شعب ابیطالب هستیم و حرفشان و تحلیلشان غلط بود. ولو اینکه از روی دلسوزی می گفتند.
شان مردم را این قدر پایین نیاوریم. این مردم همان مردمی هستند که امام خمینی آنها را باور داشت و به پشتوانه آنها توانست انقلاب کند. و رهبر انقلاب تا کنون به پشتوانه همان مردم مسیر امام را ادامه داده است.
از قبل از انتخابات عده ای می گفتند آقای جلیلی نماد گفتمان انقلاب است و مابقی جریان سازش هستند.یا بیرون از جرگه اصولگرایی هستند. حتی آقای قالیباف و ولایتی را هم طرد می کردند. قبول دارم که همه این افراد دارای یک رتبه نیستند، ولی با این تقسیم بندی تنگ نظرانه مخالف بوده ام. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ شما آن موقع بی جهت فقط آقای جلیلی را نماد گفتمان انقلاب و مقاومت معرفی کردید. حالا که رای نیاورده ناچارید بگویید مقاومت رای نیاورده است. چرا باید انقلابی گری را محدود کنیم به یک عده ای خاص! و مابقی را از این جرگه خارج کنیم.
مردم همچنان پایبند گفتمان انقلاب هستند چون به صورت حداکثری در انتخابات شرکت کردند و حماسه خلق کردند. و رهبری انقلاب فرمودند" شرکت در انتخابات رای به نظام جمهوری اسلامی است. حضور در انتخابات تودهنی به آمریکا و استکبار است. شرکت در انتخابات دشمنان را ناامید میکند." این یعنی مقاومت. یعنی ایستادگی پای نظام.
از طرف دیگر ایران دهه 90 با ایران دهه 70 فرق می کند. در ایران امروز با نظامی مواجه هستیم که مقاومت در آن نهادینه شده است. برگشتی وجود ندارد . امروز حتی اگر خاتمی هم بیاید نمی تواند عقب نشینی کند.نمی تواند سازش کند. زمین بازی عوض شده است. انقلاب جلو رفته است و مردم این را باور دارند و مطالبه می کنند. فضای کشور عوض شده است.
مردم باور دارند که سازشی وجود نخواهد داشت. به دنبال آن بوده اند که کسی با رویکرد عقلانیت و میانه روی در عین اینکه روبروی استکبار می ایستد، از حاشیه سازی و جنجال در کشور پرهیز کند و با تدبیر و خردورزی معیشت مردم را سامان دهد. ممکن است اشتباه انتخاب کرده باشند. ولی چنین تصوری از آقای روحانی داشته اند. اگر مردم مصداق را اشتباه انتخاب کرده اند تقصیر من و توست.
وظیفه ما این است که این انتظار و تصوری را که به خاطر آن مردم به آقای روحانی رای داده اند از ایشان و دولت وی مطالبه کنیم. یعنی مطالبه عقلانیت، تدبیر و دفاع از حقوق مسلم مردم
 حلقه اصولگرایی تنگ نکنیم.  او خودی هستی! تو خودی نیست! مناسب کشور نیست.
گفتمان انقلاب اسلامی را گسترش ورشد دهیم. من نمیدانم چرا کار ما شده تکرار کردن حرف های رهبری. دو کلمه حرف جدید تولید نمی کنیم. مگر شما نمی گویی گفتمان انقلاب اسلامی. خوب. رهبری فرمودند اقتصاد مقاومتی. من و تو چی به آن اضافه کردیم؟

محسن باقری
۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

قبل از انتخابات داشتم به این فکر می کردم هر کدام از این آقایان نامزدها اگر به پاستور راه پیدا کنند چه اتفاقی خواهد افتاد. یعنی سناریوی روی کارآمدن هر کدام را تصور می کردم. دلم گرفت. کمی هم ناامید شدم. چون با تصور خودم حکمرانی هر کدام از آقایان نامزد با چیزی که شایسته ملت ماست فاصله بسیار زیادی دارد. به هر حال نامزد منتخب مردم مشخص شد. با انبوه کارهای روی زمین مانده ای که بر عهده اش است. احتمالا از الان هر کدام از شما که شاید برای فلان نامزد تبلیغ کرده بودید به دنبال کارخودتان می روید.

به نظرم اولا هر کدام از آقایان نامزد با مدل مطلوب خود یعنی رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی در دهه عدالت و پیشرفت فاصله زیادی دارند. این نیازمند آن است که منتخب مردم از تیم مشاوره ای بسیارقوی و از عقول خردمند و دلسوز زیاد استفاده کند تا بتواند خلا خود را پرکند.

ثانیا ما از تجربه دولت آقای احمدی نژاد باید عبرت بگیریم. صرف نظر از اینکه چه دولتی به پاستور راه  یافته است به جای اینکه کنار بایستیم و نگاه کنیم یا  به قطار در حال حرکت دولت سنگ پرتاب کنیم، دلسوزانه و عاقلانه از انحراف این قطار جلوگیری کرده و شتاب آن را زیاد کنیم. قطعا این قطار حرکت می کند ...

ثالثا  باید به دنبال تربیت رئیس جمهور باشیم. این مدل که نزدیک انتخابات یکی از آقایان را تشویق کنیم یا برایش امضا جمع کنیم تا در انتخابات نامزد شود و بعد برایش رای جمع کنیم خیلی مفید نیست. البته من که این کار را نکردم! ما باید رئیس جمهور و مسئولان عالی را تربیت کنیم. و الا ناچاریم با ضعف های روسای کم سواد و ضعیف سروکله بزنیم. آمریکا دانشگاه حکمرانی دارد. آنها برای مدیران خود برنامه دارند. این وظیفه در کشور ما بر عهده دانشکده های مدیریت و علوم اجتماعی است که متاسفانه در یک فضای فانتزی به سر می برند. به قول یکی از اساتید( آقای دکتر پورعزت) به دانشجویان مدیریت دولتی می گفتند شما باید طوری درس بخوانید و تلاش کنید که شایستگی ریاست جمهوری را در خود ایجاد کنید اما هیچ وقت آرزوی رئیس جمهور شدن در سر نداشته باشید.

و آخر

 این انتخابات اثبات صداقت و مظلومیت نظام جمهوری اسلامی برای کسانی است که می گفتند انتخابات در ایران آزاد نیست... در انتخابات تقلب شده است...در انتخابات تخلفات گسترده شده است...

و به قول همان استاد فرزانه این حماسه سیاسی، محبت و مودت امت و امام را گرمتر کرده است و این بزرگترین سرمایه است.

محسن باقری
۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر