اول بسم الله
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی وقت ها اگر قرار باشد برای نشریه یا وبلاگی مطلبی بنویسم یا مقاله علمی بنویسم، این دوگان در ذهنم ایجاد می شود که آیا وظیفه من این است که بنویسم و بگویم یا اینکه نباید بنویسم و بگویم. آنچه که مسیر دوم یعنی ننوشتن و نگفتن را در ذهنم پررنگ می کرد این است که ما گاهی برای خودنمایی و تظاهر می نویسیم. می خواهیم مطلب ما را بخوانند و دهان به دهان، حرف ما بچرخد. چون حرف من است. و این همان سمعه و ریا است اگر هدف من فقط سخن گفتن و اسم بردن از من باشد.
اما آنچه که مسیر اول یعنی نوشتن و گفتن را در ذهنم پررنگ می کرد این بودکه ما و شما شنیده ایم که زکات علم آموزش و انتقال آن است. بسیار خوب حتما می گویید که از کجا معلوم که حرفی که من می زنم علم باشد یا اگر علم است، نافع می باشد یا نه؟ پس برای چه تجربیات خود را منتقل کنم و بگویم.
بگذریم...
تصمیم گرفتم که بنویسم. نمی دانم شاید بتوان گفت که همه چیز به نیت من و تو بر می گردد . این که با چه هدفی و چه نیتی به سراغ کاری می رویم.
شاید هم این نوشتن از باب موجی باشد که در جامعه شکل گرفته و همه را به سمت سروکله زدن با این دنیای مجازی سوق می دهد.